علیرضا جشنیان

ساخت وبلاگ
    ای شب از رويای تو رنگين شده سينه از عطر توام سنگين شده ای به روی چشم من گسترده خويش شاديم بخشيده از اندوه بيش همچو بارانی که شويد جسم خاک هستيم زآلودگی ها کرده پاک   ای تپش های تن سوزان من آتشی در سايه ی مژگان من ای ز گندمزارها سرشارتر ای ز زرين شاخه ها پر بارتر ای در بگشوده بر خورشيدها در هجوم علیرضا جشنیان...ادامه مطلب
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balirezajashniane بازدید : 275 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 20:50

حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چندمحرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسیدهم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقابفرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند قند آمیخته با گل نه علاج دل ماستبوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذرتا خ علیرضا جشنیان...ادامه مطلب
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balirezajashniane بازدید : 329 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 20:50

 

 

پشت روز روشنم، شام سیاهی دیگر است
آنچه آن را کوه خواندم پرتگاهی دیگر است

شاید از اول نباید عاشق هم می شدیم
این درست اما جدایی اشتباهی دیگر است

در شب تلخ جدایی عشق را نفرین مکن
این قضاوات انتقام از بی گناهی دیگر است

روزگاری دل سپردن ها دلیل عشق بود
اینک اما دل بریدن ها گواهی دیگر است

درد دل کردن برای چشم ظاهر بین خطاست
آنچه با آیینه خواهم گفت، آهی دیگر است

 

 

علیرضا جشنیان...
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : پشت روز روشنم شام سیاهی دیگر است, نویسنده : balirezajashniane بازدید : 841 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 1:35

 

 

           خاطراتت بیهوده از تو می گویند !

            جا نمانده ست از تو ، دیگر یادی ...

                

       (علیرضا جشنیان)

 

علیرضا جشنیان...
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : علیرضا جشنیان,وبلاگ علیرضا جشنیان, نویسنده : balirezajashniane بازدید : 278 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 1:35

    بعد یک سال بهار آمده، می‌بینی کهباز تکرار به بار آمده، می‌بینی کهسبزی سجده‌ی ما را به لبی سرخ فروختعقل با عشق کنار آمده، می‌بینی که آنکه عمری به کمین بود، به دام افتادهچشم آهو به شکار آمده، می‌بینی که حمد هم از لب سرخ تو شنیدن داردگل سرخی به مزار آمده می‌بینی که غنچه‌ای مژده‌ی پژمردن خود را آوردبعد یک سال بهار آمده، می‌بینی که ...   نوروزتان پیروز   علیرضا جشنیان...ادامه مطلب
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : نوروزتان خجسته,نوروزتان پیروز بهاران خجسته باد, نویسنده : balirezajashniane بازدید : 293 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 1:34

    وضع ما در گردش دنیا چه فرقی می‌کند؟زندگی یا مرگ، بعد از ما چه فرقی می‌کند؟ ماهیان روی خاک و ماهیان روی آبوقت مردن ،ساحل و دریا چه فرقی می‌کند؟ سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیستجای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی می‌کند؟ یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کردتلخ و شیرین جهان اما چه فرقی می‌کند؟ هیچ کس هم صحبت تنهایی یک مرد نیستخانه‌ی من با خیابانها چه فرقی می‌کند؟ مثل سنگی زیر آب از خویش می‌پرسم مدامماه پایین است یا بالا چه فرقی می‌کند؟ فرصت امروز هم با وعده‌ی فردا گذشتبی‌وفا! امروز با فردا چه فرقی می کند؟     علیرضا جشنیان...ادامه مطلب
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : بی وفا امروز با فردا چه فرقی می کند, نویسنده : balirezajashniane بازدید : 308 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 1:34

این دو بیتی از اشعار خودم به نام نغمه ی ماندگار ... 

 

مث ماهی که پشت ابر می مونه

باید عشقت رو هی مخفی بدارم ...

 

نمیدونم چه شب هایی رو تا صبح

بیادت قلبمو راضی بزارم !!!

 

(علیرضا جشنیان)

علیرضا جشنیان...
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : balirezajashniane بازدید : 298 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 1:34

    دیوانه ی محبت جانانه ام هنوز دست از دلم بدار که دیوانه ام هنوز   عمری به گرد شمع جمال تو گشته ام و آتش نخورده بر پر پروانه ام هنوز   در خانه ای که دولت وصل تو یافتم چون حلقه بسته بر در خانه ام هنوز   زین خانه رم مکن کز آهو وشان شهر کس جز تو ره نجسته به کاشانه ام هنوز   ای دوست قصه ای ز محبت بگو که من طفلم بطبع و طالب افسانه ام هنوز   (پژمان بختیاری) علیرضا جشنیان...ادامه مطلب
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : دیوانه ی محبت جانانه ام هنوز, نویسنده : balirezajashniane بازدید : 498 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 1:34

    ای که شمشیر جفا بر سر ما آخته‌ای دشمن از دوست ندانسته و نشناخته‌ای   من ز فکر تو به خود نیز نمی‌پردازم نازنینا تو دل از من به که پرداخته‌ای   چند شب‌ها به غم روی تو روز آوردم که تو یک روز نپرسیده و ننواخته‌ای   گفته بودم که دل از دست تو بیرون آرم بازدیدم که قوی پنجه درانداخته‌ای   تا شکاری ز کمند سر زلفت نجهد ز ابروان و مژه‌ها تیر و کمان ساخته‌ای   لاجرم صید دلی در همه شیراز نماند که نه با تیر و کمان در پی او تاخته‌ای   ماه و خورشید و پری و آدمی اندر نظرت همه هیچند که سر بر همه افراخته‌ای   با همه جلوه طاووس و خرامیدن کبک عیبت آنست که بی مهرتر از فاخته‌ای   هر که می‌بیندم از جور غمت می‌گوید سعدیا بر تو چه رنجست که بگداخته‌ای   بیم ماتست در این بازی بیهوده مرا چه کنم دست تو بردی که دغل باخته‌ای     (سعدی ) علیرضا جشنیان...ادامه مطلب
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : من ز فکر تو, نویسنده : balirezajashniane بازدید : 307 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 1:34

 

 

با من مدارا کن

بعدها .........

دلت برایم تنگ خواهد شد

 

(سید علی صالحی)

علیرضا جشنیان...
ما را در سایت علیرضا جشنیان دنبال می کنید

برچسب : با من مدارا کن,با من مدارا کن فقط,با من مدارا کن مهستی, نویسنده : balirezajashniane بازدید : 257 تاريخ : جمعه 28 آبان 1395 ساعت: 1:34